
آخرین اتفاقات در جامعه نگار
دو سال پیش در حوالی همین روزها بود که جهان به حالت تعلیق در آمد. سایهی رعب و وحشت اینکه «چه میشود؟ و قرار است چهها شود؟» تمام جهان را گرفته بود. از شرایط اجتماعی و اقتصادی تحت تاثیر قرار گرفته که گذر میکردیم تازه به نبرد دانش و جهل میرسیدیم و خرافههایی که بیشتر شبیه یک کمدی سیاه بودند. اما دیری نپایید که باز هم آزمون و خطای علم توانست تاریکی را بشکافد و امید را به جهان برگرداند.
زمان با همهی ترسها، دلهرهها و از دست دادنها، همهی امیدها، فتحها و موفقیتها گذشت و اینبار نیز تاریخ تنها کسی بود که هر آنچه را به عینه دیده است در خود تکرار کرد.
این بهار بیشتر از هر بهاری وقتی بنان میخواند: «تا بهار دلنشین آمده سوی چمن / ای بهار آرزو بر سرم سایه فکن/ چون نسیم نو بهار، بر آشیانم کن گذر / تا که گلباران شود کلبه ویران من» احساسمان درگیر میشود و واژه به واژه، نت به نت این تصنیف را مزه مزه میکنیم. باشد که حیات ما بتواند یک گام و فقط یک گام در جهت آسایش جهان بردارد.
گو بهار دل و جان باش و خزان باش، ارنه
ای بسا باغ و بهاران که خزان من و توست
*هوشنگ ابتهاج*
اتاق بازرگانی ایران - سوئیس که زیر مجموعه اتاق بازرگانی صنایع ، معادن و کشاورزی ایران است به عنوان بخش اقتصادی سفارت سوئیس در سال 1392 تاسیس شده است .
از اهداف این اتاق بازرگانی می توان به : ارائه اطلاعات ضروری در مورد کسب و کار در بازارهای ایران و سوئیس و همچنین ترویج و تسهیل روابط تجاری بین ایران و سوئیس اشاره نمود، از نمونه زیرشاخه های حمایت از کسب و کارها میتوان به توانمندسازی زنان در کسب و کارهای خرد اشاره نمود که در این اتاق بازرگانی مورد حمایت قرار گرفته است و همچنین این اهداف در مؤسسه مطالعات اجتماعی جامعه نگاران برنا نیز به منظور توسعه محلی و حمایت از کسب و کار های خرد و کلان همراه با طرح های توامندسازی در حیطه ها گوناگون طبقه بندی اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است.
و خبری خوش:
از این رو با توجه به اهداف بزرگی که در مؤسسه جامعه نگاران برنا از سطح محلی و کشوری تا بین المللی مطرح است این مؤسسه افتخار این را دارد تا به عنوانی عضوی از اتاق بازرگانی ایران-سؤییس نیز فعالیت نماید.
به گزارش روابط عمومی شرکت بازآفرینی شهری ایران، در ابتدای این نشست حسین الماسی معاون فنی و نظارت شرکت بازآفرینی شهری ایران با بیان این که دفاتر تسهیلگری و نهادهای توسعه محله با ابتکار و شركت بازآفرينى ایران و سازمان اجتماعی وزارت کشور در محدوده بافتهای ناکارآمد شهری راه اندازی شده است، اظهارکرد: دفاتر تسهیلگری و نهادهای توسعه محلهای باید اهداف دولت و خواسته های مردم را به هم نزدیک کنند و با حضور مستمر در محلات دارای اولویت نیازهای مردم را فراهم کنند و به عنوان بازوان اجرائی دولت محسوب شوند.
معاون فنی و نظارت شرکت بازآفرینی شهری ایران در این نشست با اشاره به تربیت و آموزش نیروهای تسهیلگر در سطح محلات هدف بازآفرینی شهری گفت: با توجه به اهمیت عوامل اجرایی دفاتر محلات هدف ضرورت دارد، سازمانهای ذیربط در راستای تربیت تسهیلگر یا مدیران محلی توسعه از طریق آموزش و مشاورههای حضوری و مجازی، برگزاری نمایشگاهها و رویدادهای ملی، استانی و تورهای آموزشی برنامهریزیهای لازم را انجام دهند.
در ادامه ماندانا ملک مدیرکل دفتر مطالعات کاربردی و امور ترویجی شرکت بازآفرینی شهری ایران با بیان اینکه اولویتبندی نیاز محلات با توجه به خصوصیات فرهنگی، اجتماعی نیازمند صبر و حوصله و خستگی ناپذیری فعالان دفاتر توسعه محله ای است، گفت: با توجه به دادههای میدانی بدست آمده از عملکرد این نهادها و دفاتر باید نسبت به آسیب شناسی آنها اقدام شود و راهکارهای بهبود و توسعه کمی و کیفی در حوزه احیاء منزلت شهری در بافتهای آسیب دیده مورد توجه و حمایت قرار گیرد.
در ادامه بهمن ادیبزاده و حدیثه عسگری از مدیران پروژه نهاد توسعه محله 17 شهریور بیرجند در سخنانی تجربیات بازآفرینی در محله 17 شهریور را تشریح کردند.
ادیبزاده با بیان اینکه نباید برای محلات هدف در شهرهای مختلف نسخه بازآفرینی یکسان در نظر گرفته شود، تصریح کرد: باید برای بازآفرینی یک برنامه دراز مدت با یک چشم انداز درست ببینیم و براساس آن چشم انداز کار را انجام دهیم، در واقع به هیچ وجه بدون سند توسعه کاری انجام نشود، دفاتر نوپای توسعه را طرد نکنیم، آنها را تا مرحله پایدار سازی حمایت کنیم و همیشه با پیشکسوتان بازآفرینی همراه باشیم.
استاد معماری دانشگاه شهید بهشتی افزود: بازآفرینی شهری فرآیندی است که به خلق فضاهای شهری جدید با حفظ ویژگیهای اصلی فضایی (کالبدی و فعالیتی) منجر میشود،برنامههای بازآفرینی پروژه مطالعاتی نیست بلکه فرآیندی مستمر جهت تحقق نیازها و برنامههای محله هدف به شمار می رود.
در این نشست فرنوش حمیدپور از مدیران دفاتر تسهیلگری محلات قمر بنی هاشم شهر کرمان با بیان اینکه هویت در محلات هدف بازآفرینی شهری بسیار مهم است، تصریح کرد: 61 درصد از ساکنان محله قمر بنی هاشم شهر کرمان تجربه سکونت شهرنشینی را داشتهاند اما پایین بودن قیمت زمین باعث ایجاد این محله حاشیه نشین شده است.
احسان شیخ الاسلامی مدیر دفتر تسهیلگری محله الهآباد شهر کرمان نیز ضمن تشریح بازآفرینی در این محله عنوان کرد: پس از سه دهه از شروع فرآیندجمعیتپذیری روستای الهآباد، امروز مشکلات متعددی بر کالبد فیزیکی، سیمای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی این روستا سایه افکنده است.
مدیر دفتر تسهیلگری محله الهآباد شهر کرمان افزود: پایگاه داده دقیق و کاملی از محله ایجاد کرده ایم و در ادامه برقراری ارتباط، اعتمادسازی و جلب مشارکت مردم را آغاز کرده و توانستیم شبکهای از معتمدین محلی راه اندازی کنیم.
او گفت: فرایند تسهیلگری در محلات هدف نباید در میانه راه رها شود، بلکه باید تداوم داشته و پایدار شود، همچنین تسهیلگران باید مهارتهای تسهیلگری را به نحو احسن آموزش ببینند و به مردم آموزش دهند.
گفتنی است این نشست با همت دفتر مطالعات کاربردی و امور ترویجی شركت بازآفرينى شهری ایران، سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور و دبیرخانه جمعآوری و ترویج تجربیات برتر بازآفرینی شهری منطقه 5 کشور به صورت ویدئو کنفرانس برگزار شد.
فرآیند توسعه شهری در کشورهای در حال توسعه با چالش های گوناگونی در چند دهه اخیر مواجه بوده است. سیاست گذاری ناکام و مداخلات مسئله ساز در برنامه ریزی شهری به گسترش سکونتگاه های غیررسمی دامن زده است. این سکونتگاه ها معلولی کالبدی-فضایی ناشی از ساختار نابهنجار افتصادی، اجتماعی فرهنگی و ضعف در مدیریت برنامه ریزی شهری است، که تحت عنوان سکونتگاه های غیررسمی، حاشیه ای، کم برخوردار و … مطرح می گردند. در واقع “بازتاب ساختار بحران های اقتصاد جهانی در ساختار اقتصادی این گروه از کشورها نه تنها امکان توسعه پایدار را به مخاطره افکنده است بلکه بتدریج موجب شکل گیری و گسترش پدیده ای شده است که اکنون به عنوان شهری شدن فقر یا فقر شهری از آن نام برده می شود”. در دو دهه گذشته که بهسازی و نوسازی رویکرد اصلی به مناطق شهری بوده است، تغییرسیمای کالبدی علی رغم عملکردهای منطقه ای اما از اثربخشی کم و در بسیاری اوقات با تغییرات غیر قابل پیش بینی همراه بوده است. مداخله در سیستم اجتماعی بدون شناسایی و مطالعه نوعی جا به جایی و تغییر در صورت مسئله را به همراه دازد. در واقع نه تنها مسئله حل نشده است بلکه پیامدهای بعدی مسئله را به مشکل گسترده تری تبدیل کرده است. این رویکرد معمولا ازعنصراصلی خودت تبعیت می کند که تامین خدمات پایه ای از قبیل آب آشامیدنی، سرویس بهداشتی، دفع آبهای زیرسطحی ، جمع آوری و اصلاح زباله ، اصلاح و زیرسازی معابر را شامل می شود. و حتی از دو عنصر دیگر که شامل اصلاح معابر و صف بندی ساختمان ها و تامین امنیت و حق سکونت می باشد غافل می ماند، که البته در بهترین حالت هم این رویکرد منجر به ارتقا بخشی اقتصادی و اجتماعی نمی گردد. به شکل روشن رویکرد کالبدی در مناطق غیررسمی بیش از آنکه علل و چرایی شکل گیری اسکان غیررسمی و کنش های اجتماع انسانی را به محرک بیرونی مدنظر قرار دهد، عملکرد بر اساس تامین امکانات زیستی را مد نظر قرار می دهد. و البته سوال اینجاست نگاه نیاز مبنا در مقابل دارایی مبنا چقدر می تواند در ارتقابخشی موثر باشد؟؟ و آیا ارتقا فیزیکی محلات نقش اساسی را در گسترش جمعیت و یا تغییرات جمعیتی ایفا می کند؟؟ موضوع بیش از آنکه باید یا نباید مسئله بهسازی و تامین کاربری های ضروری باشد، تقویت و توسعه سرمایه اجتماعی به موازات همین زاویه عملکرد است. نقطه تلافی توانمندسازی محلات می تواند با نگاه ساکنین این بافتها سناریوی بهتری را به تصویر بکشد. ایجاد شبکه های کسب و کار، تعلقات روانی و هویت اجتماعی محلات در واقع چهارچوب اولین قدم های بهسازی و نوسازی است. بازآفرینی شهری به مفهوم احیا، تجدید حیات و نوزایی شهری است و به عبارتی زنده شدن شهر است. امری چند وجهی که در مورد بهبود پایدار شرایط اقتصادی، فیزیکی، اجتماعی و زیست محیطی منطقه است. پویایی در بافت انسانی همتای کالبد دارای اهمیت و موثر بر بافت شهری قلمداد می شود. صحبت از بازافرینی شهری معطوف به نوسازی و بهسازی که ارتقا کیفیت زندگی در نظر گرفته نشود، عملا نقض غرض محسوب می گردد. بازآفرینی به معنای تجدید حیات با شاخص های سبک زندگی معناپذیر است. باز زنده سازی طیف متنوعی از موضوعات و مسائل را در بر می گیرد فعالیتها همواره با هر عنصر دیگری که نمایانگر ارزش های ساکنین شهر باشد، سرانجام در شهر انعکاس پیدا خواهد کرد. نقش فرهنگی-اجتماعی محلات از آیتم های مهم فضاهای شهری، ناظر بر کارکرد اجتماعی فضای شهری است. در واقع مفهوم تجدید حیات محلات شهری مفهومی درون زا قلمداد می شود تا مداخله گر و بنیان های زندگی اجتماعی و تحرک مردمی نقش اساسی را در نزدیک تر ساختن بافتها به مفهوم محله دارد. برای درک بهترلازم است مفهوم شهرنشینی و شهروندی واکاوی گردد. “شهرنشین به کسی اطلاق می شود که در قلمرو مکانی شهر ساکن است و شهروندی کسی است که علاوه بر سکونت در محدوده شهری، تابع هنجارهای شهری نیز باشد. درسکونتگاه های غیررسمی که نوعی حاشیه نشینی فرهنگی است، بیشتر شاهد افراد حاشیه نشین هستیم و نه شهروند. در جامعه شناسی اعتقاد بر این است که محل زیست بر افراد تاثیر دارد و حتی برخی جامعه شناسان معتقدند جرم متآثر از قلمرو مکانی است در واقع فضاهای نامناسب منشا جرایم و ناهنجاری های اجتماعی هستند که تبلور آن در حاشیه شهرها و معضل سکونتگاه های غیررسمی است.” توانمند سازی رویکردی همه جانبه و با نگاه غیر تحکمی محسوب می گردد که پاسخی به برنامه های تحمیلی از بالا به پایین نوسازی شهری است. باید توانمندسازی را راهبرد میانجی برای اتصال کالبد و محیط اجتماعی دانست. نوعی بسیج امکانات بالقوه و منابع در دسترس که به بهبود زندگی افراد تاکید دارد.
از این رو توانمندسازی اجتماع محلی و توسعه محلی، رویکردی غیرمتمرکز و مشارکتی است که علاوه بر مشارکت در بهبود محلات، ضرورت درگیر شدن خود ساکنان محله در تصمیم سازی و فرآیند برنامه ریزی برای تعیین اولویت های اقدام، مشارکت در اجرا را ضروری می داند. توانمندسازی تدریجی بسترگشایی جهت مشارکت مردم و تقویت منابع محلی جهت چاره جویی مسائل و مشکلات اسکان غیر رسمی قلمداد می گردد. نوعی نقش پذیر کردن ساکنین که جایگزین تحکم رفتاری از بالا به پایین می شود، البته این موضوع به معنی عدم اعمال قوانین یکپارچه شهری نیست بلکه درونی نمودن، آغاز و تمرین شهروندی است. پروژه های اسکان رسمی عموما با سه فرض ساماندهی رو به رو هستند، فرض اول شامل مدیریت شهری است که با عدم پذیرش این مناطق و عدم استراتژی مشخص، نوعی فعالیتهای موضعی و موضوعی را در این مناطق بدون بررسی حوزه پیامدی انجام می دهند. فرض دوم با پذیرش این مناطق و استراتژی تغییرات کالبدی، فعالیتهای بهسازی- نوسازی را آغاز می کنند که عموما منجر به جزیزه ای شدن محلات می گردد. فرض سوم توانمندسازی اولویت دارد زیرا جدای از پذیرش محلات، هدف پیوند با سایر محلات شهری است. از این رو توانمندسازی اقتصادی و اجتماعی ساکنین به عنوان محور حرکت توسعه ای در راس قرار دارد. رویکردی که در سالهای اخیر در محلات هدف شهر کرمان مدنظر قرار گرفته است فرض سوم است، که البته با تکمیل این فرآیند یعنی اضافه گردیدن مدیریت شهری، مسیر بازآفرینی هموار می گردد.
کرمان- ایرنا- مدیر دفتر تسهیلگری و توسعه محلی شهید همت کرمان گفت: هشت کوره ای که در آذر ماه سال ۹۹ نسبت به انتقال آنها به دشت زحمتکشان تصمیم گیری شده و قرار بود غیرفعال شوند، همچنان فعالند و از سوی مدیریت شهری و سازمان محیط زیست جهت جابجایی تعیین تکلیف نهایی نشده اند.
حامد بختیاری زاده روز چهارشنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا با اشاره به اینکه محله شهرک صنعتی که زمانی به علت صنعتی بودن به این نام، نامگذاری شده ، اظهار داشت: این محله سالهاست که تعداد خانه هایش بیش از کارگاه ها است و دیگر صنعتی نیست و جزو منطقه مسکونی حساب میشود.
وی افزود: این محله چند ماهی میشود که نامش به شهید همت تغییر کرده است و برای برخی از ساکنان شهرک نوید شروعی دوباره را میدهد، محله شهید همت یکی از چهار سکونت گاه غیررسمی شهر کرمان است که با وجود قرارگیری در محدوده شهری از سال ۹۵ همچنان به لحاظ کالبدی و اجتماعی نیازمند اقدامات توسعه ای زیادی است.
بختیاری زاده یادآور شد: آثار منفی منتج شده از سرانه های پایین آموزشی، فرهنگی، فضای سبز و ورزشی نه تنها چالشهای فراوانی را برای این محله ایجاد کرده، بلکه با پیشروی به مکان ها و فضاهای انتهایی محله، که از تاسیسات، تجهیزات و خدمات شهری برخودار نیستند، عمق و سیاقی متفاوت تر پیدا میکند.
وی با اشاره به آمار جمعیتی این منطقه، تاکید کرد: براساس تمام شماری صورت گرفته در سال ۹۷ بالغ بر۲ هزار و ۳۵۰ خانوار ساکن در محله شهید همت اند و این در حالی است که با توجه به استعلامات صورت گرفته از دستگاهها و سازمان ها بیش از ۹۰ درصد منازل فاقد سند رسمی هستند.
وی با بیان اینکه یکی از اساسی ترین عوامل بروز این مشکل مهاجرپذیری منطقه است تصریح کرد: به دلیل قیمت نسبتاً پایین زمین های این منطقه و مشکلات مالی ساکنین منطقه مهاجر پذیر است همچنین سابقاً انتقال سندها به صورت دستی بوده و این باعث بروز مشکلات چون عدم استعلام گرفتن ساکنین از نهادهای ذیصلاح شده است.
به گفته بختیاری زاده، برخی از این زمین ها متعلق به دستگاههای دولتی است و مردم روی این اراضی ساخت و ساز انجام داده اند که منجر به اختلافات اهالی با مراجع دولتی از جمله اداره راه و شهرسازی شده است و نتیجتا موجب تصرف ۳۲۷ قطعه از اراضی شده که به گفته اداره راه و شهرسازی در سال ۹۷ تحت تملک این اداره کل است.
وی ادامه داد: اکنون مالکین برای دریافت خدمات شهری و انتقال و فروش ملک خود به دلیل این مساله با چالش مواجه شده اند که نیازمند رسیدگی در سطح استانی و همکاری تمام نهادهای ذیربط می باشد.
مدیر دفتر تسهیلگری و توسعه محلی شهید همت با اشاره به معضل کوره ها تصریح کرد: مساله وجود کوره های آهک پزی و کارگاههای ضایعاتی در محله شهید همت یکی دیگر از چالشهایی است که برغم پیگیری های انجام شده از طرف دفتر تسهیلگری همچنان فعالیتشان متوقف نشده است.
وی با اشاره به اینکه کارگاههای ضایعاتی از دیگر مسائل چالش برانگیز در این محدوه شهری است خاطرنشان کرد: سازمان مدیریت پسماند درپایان سال ۹۹ با وجود غیرفعال کردن اکثر کارگاه های ضایعاتی موجود در محله همت همچنان ۱۰ کارگاه در آنجا مشغول به فعالیت هستند و برای غیرفعال شدن دائمی در این محله و انتقال آنها به مکان های جدید از طرف سازمانهای ذیربط تعیین تکلیف نهایی صورت نگرفته است.
فرنوش حمیدپور در رسانه خبری و تحلیلی اقتصاد استان کرمان:
سالهاست که ادبیات توسعه در قیاس با نگاه کمی گرایی اقتصادی، تغییرات زیاد و متفاوتی داشته است. از زمان پیدایش توسعه در ایران، یعنی از زمان عباس میرزا، سیر تحول این مفهوم آغاز شد و با گذر از مفاهیمی چون تجدد، پیشرفت، آبادانی، عمران و حتی مدرنیته در سالهای بعد از انقلاب تحت عنوان توسعه به معنای Development امروز مطرح شد. آغاز رویکردهای توسعه در ایران با مفاهیمی چون رشد، تورم، تولید ناخالص ملی و غیره آغاز که البته کماکان به قوه خود باقی است. در طول مسیر مفاهیمی چون توسعه همهجانبه و توسعه فرهنگی یا گاه توسعه انسانی بدان اضافه شد که صرفاً شاخصهایی چون سوادآموزی، سطح تحصیلات، امید به زندگی و در بُعد کمی نیز رشد جمعیت مدنظر قرارگرفت.
با رونق پارادایم پساتوسعه و ترویج ادبیات آن، صاحبنظران این حوزه، توسعه اجتماعی و لزوم پرداختن به آن را به عنوان مبنای اصلی رسیدن به توسعه پایدار عنوان کردند. تا سالهای متمادی توسعه اجتماعی به عنوان تکمیلکننده توسعه اقتصادی مطرح میگردید، حال آنکه توسعه مفهومی پیچیده، همهجانبه و فراگیر است که به صورت تدریجی اعمال و با تغییرات بنیادی در نهادهای اجتماعی همراه است.
وقتی صحبت از نهادهای اجتماعی و تغییرات اساسی در این حوزه باز میشود، قطعاً نگاه به توسعه، دیگر صرفاً تکیه بر شاخصهای اقتصادی نیست. تغییرات نهادهای اجتماعی چون نهادآموزش، نهادخانواده، نهاددولت و دین مدنظر است. صحبت از تغییرات ژرف مناسبات و ارزشها در حوزه تعامل اجتماعی است. توسعه اجتماعی امروز به حدی نگاه تخصصی به اجتماعات انسانی دارد که بسیاری از صاحبنظران این حوزه، در سطح کنشهای روزانه به مطالعه میپردازند.
برای آنکه بدانیم توسعه اجتماعی چیست؟ شاید بهتر باشد که بدانیم، توسعه اجتماعی دقیقاً چه چیزی نیست؟ توسعه اجتماعی پیشرفت اقتصادی نیست، تغییرات حاصل از مبادلات مالی نیست، همچنین نمیتواند تغییرات نظام ارزشی باشد که برآیند جامعه سرمایهداری است. توسعه اجتماعی امری برونزا نیست و با تغییرات ظواهر و مناسبات اجتماعی رخ نمیدهد. در واقع مفهوم عمیق و پیچیده توسعه اجتماعی، مفهومی نهادینهشده و درونگرا است.
شناخت این مفهوم اجتماعی در گرو پیوند و شناخت مفاهیمی چون، وفاق اجتماعی (همبستگی اجتماعی)، اخلاق اجتماعی، کیفیت زندگی، مشارکت، عدالت و امنیت اجتماعی است که هر کدام از ابعاد و شاخصهای کمی و کیفی متعددی نشأت میگیرد. مفاهیم مطرح شده در سطح کلان و ملی تشکیلدهنده بستر توسعه اجتماعی است.
در واقع بررسی عدالت اجتماعی در کرمان متأثر از شالودههای آن در یک جامعه بزرگتر است که سطح ملی نام دارد. میتوان اینطور مطرح کرد که مفاهیمی چون عدالت و آزادی اجتماعی متأثر از رویکردهای سیستم و نظام و ساختی فرای استانها و شهرهاست.
بی شک اخلاق اجتماعی (ترجیح منافع جمعی بر منافع فردی) که متأسفانه امروزه به بحرانیترین شکل خود مطرح است را باید در یک ساخت و نظام تعیین کننده مدنظر و بررسی کرد و با سنجش و اقدام در سطح منطقهای قابل حصول و بهتر بگوییم قابل تغییر چندانی نیست. اما آنچه استانها و شهرهای بزرگ ایران را در خصوص توسعه اجتماعی متمایز میکند، شاخص کیفیت زندگی است که بسیاری از صاحبنظران نیز بر آن تأکید دارند. بررسی کیفیت زندگی نمود عینی توسعه اجتماعی در ایران است، به شکلی که طبیعتاً کیفیت زندگی در کرمان در قیاس با شهرهایی با همین اِشل متفاوت است. از اینرو کیفیت زندگی در شهرهای مختلف دنیا شاخص جذب نیروی انسانی و رشد جمعیت است.
مفهوم گسترده کیفیت زندگی، با معنای دستیابی به زندگی بهتر تبیین میشود. سیاستهای اجتماعی و برنامه های دولتی، فعالیتهای سازمانهای غیردولتی، عملکرد عقلانی مدیران شهری در تحقق این مفهوم بین رشته ای قابل توجه است. «میزان اشتغال، تفاوتهای طبقاتی، تعداد ساعاتی که فرد میبایست کار کند تا مواد اساسی و مورد نیاز خود را تأمین نماید، میزان تورم، امکانات بهداشتی و مراقبتی، فراهم بودن آموزش و تحصیلات، امید به زندگی، هزینههای کالاها و خدمات، ثبات اقتصادی و سیاسی، سلامت محیط زیست و غیره سنجیده میشود. کارکردهای روزمره بر کیفیت زندگی تأثیر دارند، کیفیت زندگی نیز خود کارکردهای روزمره افراد را تحت تأثیر قرار میدهد. در عین حال عواملی، چون آموزش و مهارت، امنیت و ثروت و غیره، هر یک در جای خود کیفیت زندگی را تحت تأثیر قرار میدهند». تأمین امنیت انسانی، تأمین بهداشت روانی شهروندان، تأمین شادمانی شهروندان، پویایی و تحرک اجتماعی، تقویت توانمندیهای زنان، گسترش کمی و کیفی فضاهای شهری، توازن و هماهنگی بین آب و منابع غذا، تقویت روستاها در جهت کنترل مهاجرتهای بی رویه به شهر، محیط زیست پایدار، برنامهریزی و توجه به جمعیت سالمند از پارامترهای شهرها و اجتماعات با کیفیت محسوب میشوند. با توجه به شرایط کنونی کرمان، بررسی رتبه کیفیت زندگی خطه کویر، نیازمند تحقیق و بررسی تخصصی است، اما به نظر میرسد آنچه معدل کرمان را در میانگین شاخصها، پایین می آورد و تنگنای کیفی شهر محسوب میشود، حاشیه نشینی بر اساس عدم کنترل مهاجرتها از روستا به شهر و مساله کمبود آب و تهدید حیات کشاورزی است که خود جزو عوامل پیش رونده در حاشیه نشینی قلمداد میشود. بدیهی است، گستردگی حاشی نشینی، با تزلزل جایگاه سلامت روانی و بهداشت محیط ارتباط دوسویهای دارد. از سوی دیگر، کمبود منابع آب منجربه برهم زدن مشاغل و مناسبات شغلی میگردد، که خود در ایجاد طبقات کمپرادور (دلالان) تأثیرگذار است. همچنین کم آبی و تهدید کارکرد روستاها، به تخریب محیط زیست و عدم دستیابی به زیست بومهای پایدار میانجامد. بدیهی است تمامی عناصر اجتماعی بر یکدیگر تاثیرگذارند. با این تفاسیر طبیعی است، اگر از کمبود منابع آب به گسترش مهاجرتهای از روستا به شهر و در نتیجه به تأخر فرهنگی برسیم. مساله حاشیه نشینی جدای از آسیبهای اجتماعی و سرایت آن به حوزه شهری، با تأخر فرهنگی "Cultural lag"قابل توجهی روبروست.
در واقع تأخر یا عقب افتادگی فرهنگی کندی آهنگ حرکت جزئی از یک فرهنگ، نسبت به سایر اجزاست. در نتیجه این عدم توازن نوعی بیگانگی فرهنگی به وجود میآورد. تاخر فرهنگی در سطح ملی و منطقهای میتواند رخ دهد و اثرات عدم توازن فرهنگها، مشکلات عدیدهای را حتی در بحث استفاده از زیرساختهای شهری، فرهنگ شهرنشین و حقوق شهروندی ایجاد میکند. از این رو علیرغم کیفیت پایین زندگی در شهرهای ایران، به نظر میرسد کرمان در حوزه توسعه اجتماعی از مشکلات قابل توجهی رنج میبرد. مشکلاتی که نیازمند سنجش وبرنامهریزیهای راهبردی میباشد البته قبل از اینکه تنگناها موجود، سایر عواملی را که شاید بتوانند نمره قابل قبولی دریافت کنند تحت شعاع قرار دهند. در خصوص ارائه راهکار قطعی و قابل استناد، طبیعتا بدون بررسیهای جامع امکانپذیر نیست اما آنچه هویدا است چنگ زدن به اعجاز مشارکتهای اجتماعی تا حد زیادی میتواند تعدیل کننده مشکلات اجتماعی در این حوزه باشد.
دل بستن به سازمانهای مردم نهاد (NGO) شبیه به خیلی از کشورهای توسعهیافته امیدوار کننده است. نقش ترمیم کردن خلاءهای جامعه در راستای اهداف دولت، توسط این سازمانهای غیردولتی، بارها توسط جوامع مختلف آزمون شده است و نتیجه قابل قبولی را نیز کسب کرده است. همانگونه که در اصطلاح فرهنگ عامیانه هرگاه در علم پزشکی طبیبان با چالش مواجه میشوند و جواب قابل توجهی به مساله ندارند میگویند علت همه بیماریها عصبی است، جامعه شناسان نیز سالهاست علت همه تنگناهای توسعه اجتماعی ایران را در دوران گذار، دوره آنومیک (Anomic) تحلیل میکنند، این درحالی است که علیرغم اهمیت کارکردگرایی و شناخت از دوران گذار، عدم توسعه اجتماعی ایران (زمینهها، موانع و تنگناها) به تفکیک اقلیمهای متفاوت قابل شناسایی است.
شناختهای منطقهای میتواند در برنامهریزیهای اجتماعی و شهری نقش قابل توجهی داشته باشد. البته این موضوع در حالی است که تهران به عنوان پایتخت کشور، از میان 181 شهر بررسی شده در جهان، رتبه ناامید کننده 177 را به خود اختصاص داده است، با این وجود در خصوص سایر شهرها نمیتوان چندان امیدوار بود، هر چند که در آلودگیهای زیست محیطی و اثرات شهرنشینی رتبه قابل قبولی را کسب کرده باشند. اما عدم توازن بُعد عینی (مادی) و بُعد ذهنی (فرهنگی) در شهرهای مختلف، نوعی واپسماندگی اجتماعی را به وجود آورده است که مشکلات عدیده بسیاری را ایجاد کرده است، از اینرو به نظر میرسد، نمیتوان به کسب رتبه بالا در کیفیت زندگی چندان امیدوار بود.
در گفتوگوی نشریه «فردایکرمان» با مسئول دفتر تسهیل گری محدودۀ بنیهاشم شهر کرمان مطرح شد:
کتمان بیماری در بین مردم حاشیه نشین رواج دارد.
غربالگری ویژۀ کرونا برای حاشیهنشینان انجام شود.
اسما پورزنگیآبادی ـ فردی که یک عضو از بدنش دچار چنان عفونت شدیدی شده که پزشک اگر میدید به احتمال زیاد، قطع آن عضو را حتمی میدانست ولی این فرد، نهایت، روی این عضو از بدن خود باند پیچیده و با آن سر میکند، یا فردی که دچار اعتیاد شدید است و از او میپرسند حالت چهطور است؟ میگوید خودم توی خانه و بدون رفتن نزد متخصص این کار، در حال ترک هستم؛ به نظرتان چنین افرادی اگر دچار سوزش گلو، سرفههای خشک، تب، بدندرد، ضعف و بیحالی که از نشانههای کروناست بشوند فورا خود را به یک مرکز درمانی میرسانند تا ببینند کرونا دارند یا نه؟ در مراکز حاشیهنشین، زاغهنشین و آلونکنشین، اغلب افرادی که زندگی میکنند این تیپ آدمها هستند. آدمهایی که آنقدر بر گردهشان رنج و درد بار شده که تب و گلودرد و بدندرد را نمیتوانند جدی بگیرند و اگر هم درد، زیاد از حد تحملشان بشود اغلب رو به خود درمانی میآورند. این افراد که اگر بستههای غذایی نیکوکاران به آنها نرسد معلوم نیست شب با شکم سیر سر بر بالش میگذارند یا نه، ماسک و ژل و ضدعفونیکننده را هم نمیتوانند تهیه کنند. و اگر حتی به آنها داده شود، استفاده از آن را برای خودشان یک امر جدی نمیپندارند. در این روزهای کرونایی، دربارهی معیشت و بهداشت جمعیت حاشیهنشین شهر کرمان نگرانیهایی مطرح است. فرنوش حمیدپور، مسئول دفتر تسهیلگری محله بنیهاشم پیشنهاد میکند علومپزشکی یک غربالگری ویژه در بین این مردمان انجام دهد تا چنانچه مواردی از ابتلا به کرونا در آنها وجود دارد هرچه زودتر شناسایی و درمان شوند.
ادامه این مصاحبه را میتوانید در لینک زیر مطالعه کنید.
https://fardayekerman.ir/news/21976
این گروه توسط زنان فعال ساکن در نقاط حاشیه شهر تشکیل شده است. پس از شناسایی زنان علاقه مند به کار خانگی و برگزاری کارگاه های کارآفرینی و خود اشتغالی این گروه تشکیل گردید. با برگزاری جلسات مشاوره فردی، نحوه مدیریت گروه و بازاریابی به مسئول گروه آموزش داده شد. اعضای این گروه با طراحی لگو و انتخاب اسم به گروهشان رسمیت دادند.